دقله

لغت نامه دهخدا

( دقلة ) دقلة. [ دَ ق َ ل َ ] ( ع اِ ) یکی دَقل که خرمابن بسیاربارباشد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به دَقَل شود. || ( ص ) شاة دقلة؛ گوسپند لاغر وخرد و خوار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دَقِلة. دقیلة. ج ، دِقال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

دقلة. [ دَ ق ِ ل َ ] ( ع ص ) شاة دقلة؛ به معنی دَقَلة است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به دَقَلة شود. ج ، دِقال. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

در گویش محلی لری اطراف بهبهان به معنی بسته کوچک کهدر قدیم ازشاخ وبرگ درخت نخل خرما میبافتند وخرما را در آن بسته بندی مینمو ند