دق و لق

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - خشک و خالی بی اب و علف : صحرای دق و لق . ۲ - بی موی .

فرهنگ معین

(دَ قُّ لَ قُ ) (ص مر. ) ۱ - خشک و خالی ، بی آب و علف . ۲ - بی موی . دغ و لغ و دک و لک نیز گویند.

پیشنهاد کاربران

دق و لق ؛ از اتباع است به معنی دک و لک یعنی خشک و خالی و صحرای بی علف و سر بی موی. ( برهان ) ( از غیاث ) .

بپرس