دفع پنداشتن: خیال کردن مبنی بر از سر باز کردن . دفع پندارید : فکر کرد دارم او را از سر باز می کنم.
( ( گفتمش این علم نه درخورد تست
دفع پندارید گفتم را و سست ) )
( مثنوی مولوی ، دفتر 3 ، محمد استعلامی ، چاپ اول 1363، ص 367 )
( ( گفتمش این علم نه درخورد تست
دفع پندارید گفتم را و سست ) )
( مثنوی مولوی ، دفتر 3 ، محمد استعلامی ، چاپ اول 1363، ص 367 )