دفع الوقتی


معنی انگلیسی:
dilatory

پیشنهاد کاربران

روز گذرانیدن . [ گ ُ ذَ دَ ] ( مص مرکب ) دفعالوقت کردن . ( از آنندراج ) . وقت گذراندن : امید هیچکس به قیامت نمانده است از بس که روزمیگذراند بهانه اش . صائب ( از آنندراج ) .

بپرس