دفراز

لغت نامه دهخدا

دفراز. [ دَ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت.سکنه آن 291 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و برنج و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت .

گویش مازنی

/defraaz/ تکیه بده

پیشنهاد کاربران

اسم مکان از مصدر دفراشتن به معنای محل دفراشتن - این فعل در یکی از گویش های زبان گیلکی ( جنوب ) به معنی افراشتن - بلند کردن و تکیه دادن چیزی به حالت ایستاده می باشد. مثلا اگر بخواهند شیئی را که افتاده است،
...
[مشاهده متن کامل]
بلندکرده و به جایی به حالت عمودی تکیه دهند مگیویند آن چیز را دفراز . اما این فعل است که با استرس بر روی بخش اول فعل می بشدولی در گویش محلی اسم این روستا با استرس بر روی بخش دوم ( راز ) می باشد و بنابر قواعد این زبان به اسم مکان تبدیل می شود. به طور مثال به جایی که در آن آب یا سیلاب می ریزد به آن آب دکال می گویند با استرس بر روی "کال". که همان معنی آب ریز می دهد. حالا فعل امری از مصدر دکالستن می شود دکال یا دکالن که با استرس بر روی" د" می باشد. و معنی آن می شود بریز یا بریزان و همچنین خراب کن هم معنی می دهد.

اسم مکان از مصدر افراشتن در گویش گیلکی

بپرس