دفترچه خاطرات یک بچه بی عرضه ( به انگلیسی: Diary of a Wimpy Kid ) یک رمان طنز در قالب ادبیات داستانی به صورت دفترچه خاطرات پسری به نام گرگ هفلی نوشته جف کینی است. "دفترچه خاطرات یک بچه بی عرضه" همچنین اولین کتاب از مجموعه کتابی ۱۷ جلدی با همین نام است. داستان، روایت پسری به نام گریگوری "گرگ" هفلی و اتفاقاتی که در خانه و مدرسه برای او و دوستانش می افتد است. اولین بار که این داستان در وبگاه "FunBrain. com" در سال 2004 میلادی چاپ شد بیش از ۲۰ میلیون نفر آن را خواندند. سپس به صورت جلد سخت در اول آوریل سال 2007 میلادی چاپ شد. از چهارتا از کتاب های این مجموعه چهار فیلم به صورت اقتباسی نیز در ژانر طنز و خانوادگی تهیه شده است.
این کتاب نخستین بار در نشر ماهی ترجمه و با عنوان خاطرات یک بچه بی عرضه به چاپ رسید[ ۱] . نشر های دیگری چون حوض نقره دست به چاپ این کتاب زدند ، در نسخه چاپ شده توسط نشر حوض نقره نام کتاب «خاطرات یک بچه ی چلمن» است[ ۲] .
گریگوری «گرگ» هفلی ( Greg Heffley ) وی قهرمان اصلی داستان است. او با خانواده خود، دوستانش و مدرسه اش مشکل دارد او خود را «فردی خلاق» می داند و روش های عجیبی برای پول درآوردن ابداع و همراه دوستش رولی جفرسون انجام می دهد؛ که معمولا موفق نمیشود. او عاشق بازی های ویدیویی است و بازی مورد علاقه اش بازی «جادوگر گیج و ویج» است . وی از کتاب بدش می اید. او خودش را بهترین دوست رولی جفرسون می داند، گرچه آن ها معمولا با هم دعوا دارند. همچنین معمولا از اینکه روزی مشهور ترین انسان روی کره زمین خواهد شد حرف میزند حقیقت تاریک درباره این شخصیت این است که او نمی تواند احساس دیگران را درک کند و از افراد دور و برش استفاده می کند تا به هدفش برسد
برادر بزرگ گریگوری است. او به هیچ چیز علاقه نشان نمی دهد و فردی بدخلق است. او که معمولاً با گریگوری دعوا می کند، عضو یک گروه پانک موسیقی هوی متال نیز هست.
مادر گریگوری. او تلاش می کند به هر نحوی شد فرزندانش را درست تربیت کند و آن ها را به کارهای خلاقانه و مستقل شدن تدریجی تشویق می کند و کتاب های زیادی درمورد تربیت بچه دارد. او به زبان اسپانیایی تسلط کافی ندارد اما از کودکی گریگوری سعی می کرد به او اسپانیایی بیاموزد. او در صفحه تربیت فرزندان روزنامه محله که کرایه کرده بود از کار هایی که گریگوری می کرد الهام می گرفت. او می خواهد که همسرش یعنی پدر گرگ بیشتر رفتار، تجربه، سفر و درکل زندگی «پدر و پسری» ( به نقل از خود او ) داشته باشد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین کتاب نخستین بار در نشر ماهی ترجمه و با عنوان خاطرات یک بچه بی عرضه به چاپ رسید[ ۱] . نشر های دیگری چون حوض نقره دست به چاپ این کتاب زدند ، در نسخه چاپ شده توسط نشر حوض نقره نام کتاب «خاطرات یک بچه ی چلمن» است[ ۲] .
گریگوری «گرگ» هفلی ( Greg Heffley ) وی قهرمان اصلی داستان است. او با خانواده خود، دوستانش و مدرسه اش مشکل دارد او خود را «فردی خلاق» می داند و روش های عجیبی برای پول درآوردن ابداع و همراه دوستش رولی جفرسون انجام می دهد؛ که معمولا موفق نمیشود. او عاشق بازی های ویدیویی است و بازی مورد علاقه اش بازی «جادوگر گیج و ویج» است . وی از کتاب بدش می اید. او خودش را بهترین دوست رولی جفرسون می داند، گرچه آن ها معمولا با هم دعوا دارند. همچنین معمولا از اینکه روزی مشهور ترین انسان روی کره زمین خواهد شد حرف میزند حقیقت تاریک درباره این شخصیت این است که او نمی تواند احساس دیگران را درک کند و از افراد دور و برش استفاده می کند تا به هدفش برسد
برادر بزرگ گریگوری است. او به هیچ چیز علاقه نشان نمی دهد و فردی بدخلق است. او که معمولاً با گریگوری دعوا می کند، عضو یک گروه پانک موسیقی هوی متال نیز هست.
مادر گریگوری. او تلاش می کند به هر نحوی شد فرزندانش را درست تربیت کند و آن ها را به کارهای خلاقانه و مستقل شدن تدریجی تشویق می کند و کتاب های زیادی درمورد تربیت بچه دارد. او به زبان اسپانیایی تسلط کافی ندارد اما از کودکی گریگوری سعی می کرد به او اسپانیایی بیاموزد. او در صفحه تربیت فرزندان روزنامه محله که کرایه کرده بود از کار هایی که گریگوری می کرد الهام می گرفت. او می خواهد که همسرش یعنی پدر گرگ بیشتر رفتار، تجربه، سفر و درکل زندگی «پدر و پسری» ( به نقل از خود او ) داشته باشد.
