[ویکی نور] دفاع از حریم قرآن. دفاع از حریم قرآن، اثر محمدجواد فاضل لنکرانی، در موضوع عدم تحریف قرآن و به زبان فارسی تألیف شده است. در این اثر انتساب اعتقاد تحریف قرآن به شیعه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
کتاب مشتمل بر یک پیشگفتار و هفده نکته است. نویسنده نکات خود را به صورت مستدل و با استناد به منابع شیعه و سنی مطرح کرده است.
نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، می نویسد: «آنچه که در این مجموعه به عنوان نکات مهم عرضه می گردد مهم ترین نکته ها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسی در علوم قرآن بشمار می رود. به تحقیق می توان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامی، تحریف های فاحش صورت گرفته است؛ به طوری که مذهبی را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفی نموده اند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسی جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نه تنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمی تواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید می کند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط به این بحث مهم را به صورت تفصیلی و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزی محتاج به چند جلد کتاب می باشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسی برخی از نکات مهم به گونه فشرده است تا گوشه ای از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود».
در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معنای کنار و جانب یک شیء است؛ بنابراین تحریف، یعنی کنار زدن یک شیء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابه جایی و تغییر دارد؛ لذا می توانیم ادّعا کنیم که لفظ تحریف ظهور در تحریف لفظی دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینه ای ظهور ثانوی در تحریف معنوی پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود می فرماید: «یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنی کلام حق در تورات را از موضع و معانی و مقاصد الهی تغییر می دهند و کلام حق را بر معانی ظاهرش حمل نمی نمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ مَواضِعِه»، قرینه روشنی است بر اینکه مراد تحریف معنوی است.
در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان، مباحث آیت الله خویی را اساس بحث خود قرار داده، می نویسد: «در کلمات بزرگانی چون محقق خوئی ادّعا شده است که لفظ تحریف در شش معنی به نحو مشترک لفظی استعمال شده است که در میان این معانی، برخی از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخی به اجماع واقع نشده است و برخی محل خلاف است. ما در اینجا مطالب مرحوم خوئی در ذکر معانی اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسی می کنیم». سپس بر کلام آیت الله خویی دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان می برد.
در نکته پنجم نظریه بزرگان امامیه در عدم تحریف قرآن مطرح شده است. این بحث نیز با این مقدمه آغاز شده که: «اعاظم از محققین و بزرگان امامیه معتقد به عدم تحریف کتاب شریفند؛ به طوری که معتقدند قرآن امروز، همان قرآنی است که بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است، بدون اینکه هیچ نقصانی در آن به وجود آمده باشد؛ همان طور که زیاده ای در آن رخ نداده است». نویسنده در ادامه بحث به دیدگاه ده تن از بزرگان امامیه چون فضل بن شاذان، شیخ صدوق، سید مرتضی و شیخ طوسی اشاره کرده و می نویسد: «اینها نمونه ای از آرا و نظریات بزرگان امامیه، اعم از اصولی و اخباری است و از مجموعه این کلمات استفاده می شود که قول به تحریف قرآن از اباطیلی است که بطلان آنها در حد ضرورت و بداهت است و چنانچه عده قلیلی برخی از روایات ضعیف را در کتاب خود آورده اند یا تمایلی بر طبق آن نشان داده اند، هیچ قابل اعتنا در نزد امامیه نیست».
کتاب مشتمل بر یک پیشگفتار و هفده نکته است. نویسنده نکات خود را به صورت مستدل و با استناد به منابع شیعه و سنی مطرح کرده است.
نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، می نویسد: «آنچه که در این مجموعه به عنوان نکات مهم عرضه می گردد مهم ترین نکته ها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسی در علوم قرآن بشمار می رود. به تحقیق می توان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامی، تحریف های فاحش صورت گرفته است؛ به طوری که مذهبی را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفی نموده اند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسی جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نه تنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمی تواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید می کند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط به این بحث مهم را به صورت تفصیلی و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزی محتاج به چند جلد کتاب می باشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسی برخی از نکات مهم به گونه فشرده است تا گوشه ای از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود».
در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معنای کنار و جانب یک شیء است؛ بنابراین تحریف، یعنی کنار زدن یک شیء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابه جایی و تغییر دارد؛ لذا می توانیم ادّعا کنیم که لفظ تحریف ظهور در تحریف لفظی دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینه ای ظهور ثانوی در تحریف معنوی پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود می فرماید: «یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنی کلام حق در تورات را از موضع و معانی و مقاصد الهی تغییر می دهند و کلام حق را بر معانی ظاهرش حمل نمی نمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ مَواضِعِه»، قرینه روشنی است بر اینکه مراد تحریف معنوی است.
در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان، مباحث آیت الله خویی را اساس بحث خود قرار داده، می نویسد: «در کلمات بزرگانی چون محقق خوئی ادّعا شده است که لفظ تحریف در شش معنی به نحو مشترک لفظی استعمال شده است که در میان این معانی، برخی از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخی به اجماع واقع نشده است و برخی محل خلاف است. ما در اینجا مطالب مرحوم خوئی در ذکر معانی اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسی می کنیم». سپس بر کلام آیت الله خویی دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان می برد.
در نکته پنجم نظریه بزرگان امامیه در عدم تحریف قرآن مطرح شده است. این بحث نیز با این مقدمه آغاز شده که: «اعاظم از محققین و بزرگان امامیه معتقد به عدم تحریف کتاب شریفند؛ به طوری که معتقدند قرآن امروز، همان قرآنی است که بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است، بدون اینکه هیچ نقصانی در آن به وجود آمده باشد؛ همان طور که زیاده ای در آن رخ نداده است». نویسنده در ادامه بحث به دیدگاه ده تن از بزرگان امامیه چون فضل بن شاذان، شیخ صدوق، سید مرتضی و شیخ طوسی اشاره کرده و می نویسد: «اینها نمونه ای از آرا و نظریات بزرگان امامیه، اعم از اصولی و اخباری است و از مجموعه این کلمات استفاده می شود که قول به تحریف قرآن از اباطیلی است که بطلان آنها در حد ضرورت و بداهت است و چنانچه عده قلیلی برخی از روایات ضعیف را در کتاب خود آورده اند یا تمایلی بر طبق آن نشان داده اند، هیچ قابل اعتنا در نزد امامیه نیست».
wikinoor: دفاع_از_حریم_قرآن