دغسر

/daqsar/

لغت نامه دهخدا

دغسر. [دَ س َ ] ( ص مرکب ) ( از: دغ + سر ) که سری دغ دارد. که بر سر موی ندارد. کسی را گویند که سرش کچل و بی موی باشد. ( برهان ). لغسر. و رجوع به لغسر شود. || آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد. اجله. ( زمخشری ). أصلع. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

کچل، کسی که سر موی نداشته باشند
( صفت ) ۱ - آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد اصلع . ۲ - آنکه سرش بی موی باشد .

فرهنگ معین

(دَ سَ ) (ص . ) کچل .

فرهنگ عمید

کسی که سرش موی نداشته باشد، کچل، اصلع.

جدول کلمات

کچل

پیشنهاد کاربران

کله کدو. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه، آنکه موی سر او بشده باشد. داس. دغ سر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . کله طاس. کچل. کسی که سرش مو نداشته باشد، اعم از آنکه سرش ریخته یا سرش را تراشیده باشند. بیشتر به کسی که سرش را تراشیده اند گفته می شود. ( فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ) . || سر تراشیده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . || در تداول عامه، آنکه سرش شبیه به کدو باشد. ( فرهنگ فارسی معین ) .
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس