دغدغه

/daqdaqe/

مترادف دغدغه: اضطراب، بیم، پریشانی، ترس، تشویش، دل واپسی، دلهره، قلق

متضاد دغدغه: آرامش

برابر پارسی: نگرانی، پریشانی، دلواپس

معنی انگلیسی:
trouble, tickling, apprehension, disturbance, sensation

لغت نامه دهخدا

( دغدغة ) دغدغة. [ دَ دَ غ َ ] ( ع مص ) طعن کردن بر کسی بوسیله سخنی. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سستی کلام. ( منتهی الارب ). ضعیف و سست گفتن سخن را و خالص نکردن معنی آن. ( ازاقرب الموارد ). زغزغة. || پنهان کردن چیزی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). زغزغة. || جستن بند سر مشک را جهت گشادن. ( منتهی الارب ). قصد کردن گشودن سر مشک را. ( از اقرب الموارد ). زغزغة. || فسوس. ( منتهی الارب ). استهزاء کردن کسی را. ( از اقرب الموارد ). زغزغة. و رجوع به زغزغة شود. || نرم مالیدن چیزی را. ( منتهی الارب ).

دغدغة. [ دَ دَ غ َ ] ( ع اِمص ) خارش درون گلو و بغل و در شرم زن و نره وقت انزال و در جای باریک از کف پا، و ممکن است برای قسمتی از اندام انسان هم نباشد. ( از منتهی الارب ). غلغلیج کردن. ( دهار ). نوعی نیشگون گرفتن و ملاعبت است در زیر بغل و بن ران و یا درون کف پای که بر اثر آن حالتی به انسان دست میدهد که ناچار از خندیدن باشد، و عامه آنرا زکزکة گویند. ( از اقرب الموارد ). غلغلک. و رجوع به دِغْدِغة شود.

دغدغة. [ دِ دِ غ َ ] ( ع اِمص ) جنبانیدن انگشتان دست در زیر بغل و پهلوی کسی تا بخنده افتد. ( برهان ). جنبانیدن انگشتان در زیر بغل کسی برای خندانیدن او. ( آنندراج ). خارش و حرکت پی هم و جنبانیدن انگشتان زیر بغل و پهلوی کسی تا به خنده افتد. ( غیاث ). چِقون. چقونک که چِقچقه مخفف آن است و آن چسبانیدن انگشتان است در زیر بغل یا پهلوی کسی تا بخنده افتد. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). آن باشد که کسی دست زیر بغل دیگری برد تا خنده بر او افتد. ( صحاح الفرس ). خارخار. غغلک. غلغلی. غغلیج. غلغلیچ. غلغلیچه. غلمج. غلملج. غلملیج. کلغوجه. || کف پا خاریدن. ( برهان ). خاراندن کف پا. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).
دغدغه. [ دَ دَ غ َ / غ ِ ] ( از ع ، اِمص ، اِ ) ترس و بیم و تشویش خاطر. ( برهان ) ( از غیاث ). وسوسه و واهمه و تشویش در خاطر، و با لفظ بردن مستعمل است. ( از آنندراج ). اضطراب خاطر، و بدین معنی ظاهراً فارسی است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
شکر قدح تلخ مکافات چه گویم
کز خاطر من دغدغه روز جزا برد.
صائب ( از آنندراج ).
- بی دغدغه ؛ بی پریشانی. بدون ترس و بیم.
- دغدغه خاطر ؛ تشویش خاطر. پریشانی خاطر. آشفتگی خاطر.
- دغدغه مند ؛ مشوش خاطر. پریشان حواس.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) پنهان کردن چیزی را . ۲ - ( اسم ) خارش درون گلو و بغل و غیره . ۳ - فسوس . ۴ - ( اسم ) ترس بیم تشویش خاطر .

فرهنگ معین

(دَ غْ دَ غِ ) [ ع . دغدغة ] (اِ. ) نگرانی ، بیم ، تشویش .

فرهنگ عمید

۱. بیم، نگرانی، تشویش خاطر.
۲. [قدیمی] با سر انگشت به جایی از بدن کسی زدن که به خنده آید، غلغلک دادن.
۳. [قدیمی] سستی کلام.
۴. [قدیمی] طعن کردن.

پیشنهاد کاربران

دغدغه ها به این معنی میباشد که مردم با نداشتن علم و آگاهی در دنیا دنبال چیزی می روند که فکر می کنند آن چیز آنها را بی نیاز از هر چیزی می کند اما نمی دانند که باعث اصلی ترس ناراحتی نا امیدی اینطور چیزهاست
...
[مشاهده متن کامل]
و گمراه هستند و اگر آن چیزی را که هم به دست بیارن آرامشتان را خاهد گرفت و آنها را به گناهان بیشتر وادار می کند مگر کسانی که تنها از الله الله پیروی کنند

دغدغه: درد روانی برآمده از احتمال رخداد ناگواری در آینده که آرامش را از میان می برد و باعث نابسامانی در رفتار و گفتار می شود.
( https://www. cnrtl. fr/definition/inquietude )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
...
[مشاهده متن کامل]

دلواپسی، دلشوره، نگرانی ( دری )
آیوزهāyuze ( سغدی: āyoze )
افشنه afŝene ( سغدی )
ایارتیش ayārtiŝ ( پهلوی: ayārtiŝn )

obsessive goal
واژگانی که به ریختِ زیر بیایند، واژگانی ایرانی هستند:
( تکواژِ نخست . بازآیشِ تکواژِ نخست . پسوندِ " ه یا َ ک" )
نمونه ها:
1 - با پسوندِ "ه":
وَسوَسه ( وَس. وَس. ه ) از ریشه یِ " وَس" در اوستایی ( به زیرواژه یِ "وس" یا " هوس" بروید. )
...
[مشاهده متن کامل]

فرفره ( فر. فر. ه )
سُرسُره ( سُر. سُر. ه )
کرکره ( کر. کر. ه )
و. . . .
2 - با پسوندِ " َ ک":
بادبادَک
روروَک
کون کونَک ( در گویش شیرازی )
و. . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نکته1: پسوندهایِ " َ ک" یا " ه" ، "نشانگرِ دلالتی" هستند و به یک چیز اشاره دارند؛پس در اینجا می توانند جایِ یکدیگر بنشینند.
نکته2: به روشنی در واژه یِ " دغدغه"، تکواژِ " دَغ" دارایِ ریشه ایرانی است.

واژه دغدغه
معادل ابجد 2013
تعداد حروف 5
تلفظ daqdaqe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: دغدغَة]
مختصات ( دَ غْ دَ غِ ) [ ع . دغدغة ] ( اِ. )
آواشناسی daqdaqe
الگوی تکیه WWS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

گریه بی صدا
Concerns : دغدغه ها - نگرانی ها - دلواپسی ها
Worry/Worries هم به همین معناست
🚨 Concern معانی زیادی داره که این فقط یکیشون هست
ذهنازار ( ذهن آزار )
تلواسه برابر دغدغه در پارسی
Seek
concern
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس