دعکه

لغت نامه دهخدا

( دعکة ) دعکة. [ دَ ک َ ] ( ع اِ ) گروه شتران. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || باران که به یک بار آید. ( منتهی الارب ). یک بار باران آمدن. ( از اقرب الموارد ). دعقة. و رجوع به دعقة شود. || جانب و راه. ( منتهی الارب ). جانب و جهت راه. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران