[ویکی اهل البیت] مردم کوفه پس از اطلاع از مرگ معاویه و عدم بیعت امام حسین علیه السلام با یزید و رفتنش به مکه، نامه ها و نماینده هایی جهت یاری و دعوت از امام علیه السلام به مکه گسیل داشتند که مضمون آنها به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ این نامه ای از سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب بن نجبه و رفاعة بن شداد بجلی و حبیب مظاهر و شیعیان با ایمان او و مسلمانان کوفه به حسین بن علی علیه السلام است.
درود بر تو! خدایی را که هیچ کس جز او شایسته پرستش نیست، برای وجود تو سپاس می گوییم. خدایی را که دشمن ستمکار و سرکش شما را درهم شکست و نابود کرد، می ستاییم. دشمنی که بر این امت یورش برده، خلافت بر آنان را به زور ربوده، اموال آنان را گرفته و بدون رضایت آنان، خود را فرمانروای آنان کرده بود. او نیکان و بزرگان را کناری نهاده و بدکاران و اشرار را بر جای آنها نشانده و اموال خدا را بدست گردنکشان و ثروتمندان داده بود. لعنت و نابودی بر او باد، همچنان که قوم ثمود لعنت و نابود شدند.
به راستی که ما پیشوایی نداریم. پس به سوی ما بشتاب! امید است که خداوند به وسیله تو ما را گرد حق جمع کند. نعمان بن بشیر، فرماندار یزید و نماینده بنی امیه در قصر فرمانداری است ولی ما در روزهای جمعه و عید با او نماز نمی خوانیم. اگر بدانیم که به سوی ما حرکت کرده ای، او را از شهر کوفه بیرون خواهیم کرد و اگر خدا بخواهد به شام خواهیم فرستاد.»
این نامه را عبدالله بن مسمع همدانی و عبدالله بن وال در روز دهم ماه رمضان در مکه بدست امام رساندند.
مردم کوفه دو روز پس از فرستادن آن نامه، نامه های دیگری به وسیله قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله و عبدالرحمن، پسران شداد ارحبی و عمارة بن عبدالله سلولی که روی هم رفته حدود 150 عدد می شد، برای امام فرستادند که هر یک از آنها از طرف یک یا دو یا چهار نفر بود. پس از دو روز دیگر، باز هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی را با نامه ای به مضمون زیر به جانب امام فرستادند:
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ این نامه ای است به حسین بن علی علیه السلام از طرف شیعیان مؤمن و مسلمان او: پس از حمد و ثنای پروردگار به سرعت به نزد ما بشتاب؛ زیرا مردم چشم به راه تو هستند و اندیشه ای جز تو ندارند. پس بشتاب، بشتاب، بشتاب، والسلام.»
آنگاه شبت بن ربعی و حجار بن ابجر و یزید بن رویم و عروة بن قیس و عمرو بن حجاج زیبدی و محمد بن عمرو تیمی نامه ی دیگری به این مضمون برای امام نوشتند:
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ این نامه ای از سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب بن نجبه و رفاعة بن شداد بجلی و حبیب مظاهر و شیعیان با ایمان او و مسلمانان کوفه به حسین بن علی علیه السلام است.
درود بر تو! خدایی را که هیچ کس جز او شایسته پرستش نیست، برای وجود تو سپاس می گوییم. خدایی را که دشمن ستمکار و سرکش شما را درهم شکست و نابود کرد، می ستاییم. دشمنی که بر این امت یورش برده، خلافت بر آنان را به زور ربوده، اموال آنان را گرفته و بدون رضایت آنان، خود را فرمانروای آنان کرده بود. او نیکان و بزرگان را کناری نهاده و بدکاران و اشرار را بر جای آنها نشانده و اموال خدا را بدست گردنکشان و ثروتمندان داده بود. لعنت و نابودی بر او باد، همچنان که قوم ثمود لعنت و نابود شدند.
به راستی که ما پیشوایی نداریم. پس به سوی ما بشتاب! امید است که خداوند به وسیله تو ما را گرد حق جمع کند. نعمان بن بشیر، فرماندار یزید و نماینده بنی امیه در قصر فرمانداری است ولی ما در روزهای جمعه و عید با او نماز نمی خوانیم. اگر بدانیم که به سوی ما حرکت کرده ای، او را از شهر کوفه بیرون خواهیم کرد و اگر خدا بخواهد به شام خواهیم فرستاد.»
این نامه را عبدالله بن مسمع همدانی و عبدالله بن وال در روز دهم ماه رمضان در مکه بدست امام رساندند.
مردم کوفه دو روز پس از فرستادن آن نامه، نامه های دیگری به وسیله قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله و عبدالرحمن، پسران شداد ارحبی و عمارة بن عبدالله سلولی که روی هم رفته حدود 150 عدد می شد، برای امام فرستادند که هر یک از آنها از طرف یک یا دو یا چهار نفر بود. پس از دو روز دیگر، باز هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی را با نامه ای به مضمون زیر به جانب امام فرستادند:
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ این نامه ای است به حسین بن علی علیه السلام از طرف شیعیان مؤمن و مسلمان او: پس از حمد و ثنای پروردگار به سرعت به نزد ما بشتاب؛ زیرا مردم چشم به راه تو هستند و اندیشه ای جز تو ندارند. پس بشتاب، بشتاب، بشتاب، والسلام.»
آنگاه شبت بن ربعی و حجار بن ابجر و یزید بن رویم و عروة بن قیس و عمرو بن حجاج زیبدی و محمد بن عمرو تیمی نامه ی دیگری به این مضمون برای امام نوشتند:
wikiahlb: دعوتنامه_کوفیان_به_امام_حسین_علیه_السلام