( دعلقة ) دعلقة. [ دَ ل َ ق َ ] ( ع مص ) دور رفتن دروادی. ( از منتهی الارب ). دور شدن از وادی. ( از ناظم الاطباء ). دور شدن در وادی. ( از اقرب الموارد ). || کافتن و جستن چیزی. ( از منتهی الارب ). تتبع کردن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) خساست و فرومایگی. ( منتهی الارب ). دنأت. ( اقرب الموارد ).