دعائ

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) خواندن جمله های ماثور از پیغامبر و امامان در اوقات معین برای طلب آمرزش و بر آورده شدن حاجات . ۲ - نیایش کردن . ۳- ( اسم ) در خواست حاجت از خدا . ۴ - نیایش . ۵ - مدح ثنا ۶ - تحیت درود سلام . ۷ - تضرع . ۸ - نفرین [[ زورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان نرود ]] ( گلستان ) . جمع ادعیه . یا دعای خیر ۱ - خیر کسی را در دعا خواستن . ۲ - تحیت درود . ۳ - برکت . یا صیغه دعا فعلی است که از سوم شخص مفرد مضارع گرفته میشود و میان علامت مضارع که [[ - د ]] آخر باشد و حرف قبل از آن الفی ( آ ) در آورند . در مور د نفی میمی ( م ) بر آن افزایند : باد و مباد ( در اصل بواد و مبواد ) کناد و مکناد و مبیناد گاه بائ تاکید بر سر فعل دعا در آید : در بعضی فعلها صیغه دعا در اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و جمع مستعمل است .
دعا واحد ادعیه . خواهانی بسوی خدا .

پیشنهاد کاربران

بپرس