به ضم اول و سوم، اسم معادل با واژه ی انگلیسی Antitheses
1. ضد ، مخالف. مانند: پاکی دشگزاراک پلیدی ست.
2. جهت مخالف . مانند: رفتار او دشگزاراک به فروتنی بود.
3. فلسفه نگاه کنید به منطق هگل در [ گزاراک]
1. ضد ، مخالف. مانند: پاکی دشگزاراک پلیدی ست.
2. جهت مخالف . مانند: رفتار او دشگزاراک به فروتنی بود.
3. فلسفه نگاه کنید به منطق هگل در [ گزاراک]