دشو. [ دَش ْوْ ] ( ع مص )نیک درآمدن در جنگ. ( از منتهی الارب ). فرو رفتن در جنگ. ( از اقرب الموارد ). دشوة. و رجوع به دشوة شود.
شیره خرمادشو. ( "د" با آوای زیر ) ، ( مازنی ) ، شیره گرفته شده از خرمالو جنگلی. یادآوری، "خرمالو جنگلی" و یا "خرمندی" در جنگلهای مازندران به گونه خودرو میروید.+ عکس و لینک