لغت نامه دهخدا
دشمنی نمودن. [ دُ م َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) اظهار عداوت. پیدا آوردن دشمنی. خصومت نشان دادن. دشمنی کردن. عداوت و خصومت کردن. تبغض. ( دهار ). تقلی. ( منتهی الارب ). تمقت. ( تاج المصادر بیهقی ): تجاذل ؛ با هم کینه داشتن و دشمنی نمودن. تعمیة؛ دشمنی و سختی نمودن. مجالة؛ دشمنی آشکارا نمودن. ( از منتهی الارب ).