دشمنکاه. [ دُ م َ ] ( نف مرکب ) کم کننده خصم و دشمن. کاهنده دشمن. ( آنندراج ). هر چیز که دشمن راخوار و ذلیل گرداند. ( از ناظم الاطباء ) : ور بزم بود، بخشش او دوست فزایست ور رزم بود، کوشش او دشمن کاهست.سوزنی.