دشمن شناس

لغت نامه دهخدا

دشمن شناس. [ دُ م َ ش ِ ] ( نف مرکب ) که دشمن را بشناسد. شناسنده دشمن. عارف خصم و عدو :
برون شد یزک دار دشمن شناس
یتاقی کمر بست بر جای پاس.
نظامی.
|| ( ن مف مرکب ) که دشمن او را شناسد. معروف نزد دشمن. که دشمن بر او عارف باشد.

فرهنگ فارسی

که دشمن را بشناسد .

پیشنهاد کاربران

بپرس