دشمن رو. [ دُ م َ ] ( ص مرکب ) به صورت دشمن. دشمن روی. و رجوع به دشمن روی شود. - دشمن رو کردن ؛ خصم گونه کردن : تو رواداری خداوند سنی که مرا مبغوض و دشمن رو کنی.
مولوی.
فرهنگ عمید
۱. به صورت دشمن، مانند دشمن. ۲. [مجاز] کسی که مردم از دیدن او نفرت داشته باشند.