دشت کردن


معنی انگلیسی:
to receive (money) for the first time, to start sellingsomething

لغت نامه دهخدا

دشت کردن. [ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در اول روز یا هفته یا ماه یا سال نقدی از کسی بدو داده شدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). فروختن جنس اولین بار در هر روز. نخستین بار پول گرفتن. اولین پولی که در روز بابت فروش ازمشتری گیرند. سود فراوانی که در روز از کسب خود کنند. اولین پولی که برایگان یا بابت مزد از دیگری می گیرند. ( فرهنگ عوام ). گرفتن پول یا کالا برای نخستین بار در آغاز روز یا ماه یا سال ، و بسیاری از مردم معتقدند که اگر «دست ِ» دشت دهنده خوب باشد آن روز یا آن ماه پول بسیار عاید انسان شود و بهمین مناسبت از کسی که خوش دست بودن او را امتحان کرده اند دشت میگیرند. این کلمه در اصطلاح اهالی خراسان «دسد لاف » گفته میشود. || مجازاً هر نوع واقعه ای را که در آغاز روز یا ماه یا سال یا ابتدای هر کار یا خدمتی اتفاق افتد «دشت کردن » نامند. ( از فرهنگ لغات عامیانه ). چون صبح از دکانداری چیزی به نسیه طلبند بگوید هنوز دشت نکرده ام و چون دشت کند فلوس را به دندان زده بگویددشت از دست حلال زاده. ( از آنندراج ): دشت کردیم از دست حلال زاده و بر هرچه حرام زاده است لعنت :
رنگین نگشته دامن صحرا ز خون ما
دشتی نکرده است بهار از جنون ما.
میر نجات ( از آنندراج ).
دشت و فتحی نکنی دخل و قماری نزنی.
ایرج.
و رجوع به دشت شود.
- دشت کربلا کردن ؛ طواف آن مقام واجب الاحترام کردن. ( آنندراج ). نائل آمدن به زیارت کربلا و عتبات عالیات آنجا :
اشرف استفتاح اوراد دعایی هم نکرد
رفت روز عمر و دشت کربلائی هم نکرد.
اشرف ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فروختن جنس اولین بار در هر روز نخستین بار پول گرفتن .

مترادف ها

handsel (فعل)
بیعانه دادن، عیدی دادن، رونما دادن، دشت کردن

پیشنهاد کاربران

break luck
( of a prostitute ) to have sex with the first customer of the
day or night US, 1969
• The runt was gone. She was breaking her luck with Chuck. — Iceberg
Slim ( Robert Beck ) , Pimp, p. 154, 1969
...
[مشاهده متن کامل]

• A ho breaks her luck when she turns the first trick of her work day.
— Christina and Richard Milner, Black Players, p. 297, 1972
• “I broke luck. Made fifty dollars. ” — Susan Hall, Ladies of the Night, p. 21,
1973
• Several of her stable prosses were chatting over too hot cups of
coffee, eager to break luck, anxious for Leila to tell them where to
turn the first trick of their workday. — Emmett Grogan, Final Score, p. 68,

بپرس