فراخ بوم. [ ف َ ] ( ص مرکب ) زمین و دشت پهناور : موضعی خوش و فراخ بوم و بسیارنعمت ازبهر ایشان اختیار کرده ام. ( ترجمه تاریخ قم ص 250 ) .+ عکس و لینک