دشبل


معنی انگلیسی:
gland

لغت نامه دهخدا

دشبل. [ دُ ب ِ ] ( اِ مرکب ) گره هایی را گویند که در میان گوشت و پوست آدمی و حیوانات دیگر میباشد و به عربی غدد خوانند. ( برهان ) ( از لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). گرهی که بر جراحت پیدا آید و از جوهر عضو نبود. ( از بحر الجواهر ). معنی ترکیبی آن «دشت بیل » یعنی «گره بد» است و بیل به معنی گره ، و تاء را انداخته اند دشبل شده است. ( از برهان ) ( از آنندراج ). غده و گرهی چند که در میان گوشت و پوست آدمی ودیگر حیوانات می باشد. خنازیر. ( ناظم الاطباء ). دژپیه. دشپل. دشپیل. و رجوع به دژپیه و دشپل و دشپیل شود. || چیزی مانند غضروف که بر استخوان روید چون بشکند. ( از بحر الجواهر ). و رجوع به دشبد شود.

فرهنگ فارسی

گره های را گویند که در میان گوشت و پوست آدمی و حیوانات دیگر میباشد و به عربی غدد خوانند .

واژه نامه بختیاریکا

( دُشبُل * ) غده چربی زیر پوست حیوانات

مترادف ها

tumor (اسم)
خیز، ورم، بر امدگی، غده، دشبل، تومور

gland (اسم)
غده، هر عضو ترشح کننده، دشبل، غده عرقی، حشفه مرد

tumour (اسم)
دشبل، تومور

فارسی به عربی

غدة

پیشنهاد کاربران

دشبل =دش/دژ که در اغاز وازگان است و بل که دگر گشته بد به چم بند است واژه بند نخست بد بوده و در پارسی باستان بنده ، بدگ امده

بپرس