دش شرمی. [ دُ ش َ ] ( حامص مرکب ) بی حیائی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : هنر و مردانگی به ستمگری و دش شرمی و دروغ و بیدادی به خویش بستن نتوان. ( کارنامه اردشیر ترجمه صادق هدایت ص 9 ).