دسیسه کار


معنی انگلیسی:
intriguer, intrigant

مترادف ها

conspirator (اسم)
خیانتکار، توطئه چی، دسیسه کار، شریک فتنه

termer (اسم)
مقیم، دسیسه کار، زندانی

فارسی به عربی

متآمر

پیشنهاد کاربران

بپرس