دستگرد

لغت نامه دهخدا

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِ ) دسکره. دستجرد. قریه. || زمین هموار. || زمین و ملک زراعتی. || بنایی مانند کوشک که گرد آن خانه ها باشد. و رجوع به دسکره شود.

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لواسان کوچک بخش افجه شهرستان تهران. واقع در 20هزارگزی جنوب افجه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زلفی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 72هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز و کنار راه مالرو شاه آباد به پزه ، با 228 تن سکنه. آب آن از قنات و چاه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 7هزارگزی جنوب قلعه رئیسی مرکز دهستان و 120هزارگزی شمال راه شوسه بهبهان به آغاجاری. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان سیرجان. واقع در 105هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد و سر راه مالرومشیز به گوداحمر، با 219 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بنت بخش نیکشهر شهرستان چاه بهار. واقع در 85هزارگزی باختر نیکشهر و کنار راه مالرو بنت برمشک ، با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر. واقع در 38هزارگزی جنوب سرباز و کنار راه فرعی سرباز به فیروزآباد. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. اهالی این ده از طایفه سرباز هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قلعه گنج بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 82هزارگزی جنوب خاوری کهنوج و 10هزارگزی خاوری راه مالرو مارز به کهنوج. مزارع دستگرد پائین و زیارتگاه جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 6هزارگزی باختر راه مالروانگهران به مارز. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

دستگرد. [ دَ گ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در 80هزارگزی شمال باختری کرمان و سه هزارگزی باختر راه مالرو کرمان به شاهزاده محمد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - بخشی است از شهرستان قم در استان مرکزی کوهستانی سردسیر. ۲ قصبه مرکز بخش خلجستان شهرستان قم ۲٠٠٠ سکنه .
دستجرد، قریه، زمین وملک زراعتی، بنایی کوشک
( اسم ) ۱ - قریه . ۲ - زمین هموار . ۳ - زمین و ملک زراعتی . ۴ - بنایی مانند کوشک که گرد آن خانه ها باشد دسکره .
ده کوچکی است از دهستان مهتاب بخش حومه شهرستان اصفهان .

فرهنگ معین

(دَ گِ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - قریه . ۲ - زمین ناهموار. ۳ - زمین و ملک زراعتی . ۴ - بنایی مانند کوشک که گرد آن خانه ها باشد. دستگره و دسکره و دستجرد نیز گویند.

فرهنگ عمید

۱. قریه.
۲. زمین و ملک زراعتی.
۳. ‹دسکره› بنایی کوشک مانند که بر گرد خانه ها باشد.

دانشنامه عمومی

دستگرد (بخش مرکزی سربیشه). دستگرد یک روستا در ایران است که در بخش مرکزی شهرستان سربیشه واقع شده است. [ ۱] دستگرد ۱۱۶ نفر جمعیت دارد.
عکس دستگرد (بخش مرکزی سربیشه)

دستگرد (بخش مرکزی کهگیلویه). دستگرد یک روستا در ایران است که در دهستان دهدشت شرقی واقع شده است. [ ۱] دستگرد ۴۷۳ نفر جمعیت دارد.
عکس دستگرد (بخش مرکزی کهگیلویه)

دستگرد (بشارت). دستگرد روستایی در دهستان ذلقی شرقی بخش بشارت شهرستان الیگودرز استان لرستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۳۳۵ نفر ( ۷۰خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دستگرد (بشارت)

دستگرد (بیرجند). روستای دستگرد روستایی است در دهستان القورات از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۶۵ نفر ( در ۴۹ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دستگرد (بیرجند)

دستگرد (چاروسا). دستگرد ( کهگیلویه ) ، روستایی از توابع بخش چاروسا شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان طیبی سرحدی غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۸۳ نفر ( ۳۲خانوار ) بوده است.
عکس دستگرد (چاروسا)

دستگرد (خوسف). دستگرد یک روستا در ایران است که در شهرستان خوسف واقع شده است. [ ۱] دستگرد ۳۴ نفر جمعیت دارد.
عکس دستگرد (خوسف)

دستگرد (درمیان). دستگرد روستایی در دهستان طبس مسینا بخش گزیک شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱٬۱۴۹ نفر ( در ۲۹۸ خانوار ) بوده است. [ ۱]
• دستگرد: به معنای «دست ساخت» است و در آغاز به آبادی های تازه بنیاد گفته می شد و در زمان ساسانیان در معنای زمین های شاهی کاربرد یافت. همچنین در فرهنگ فارسی معین، دستگرد به معنای زمین پست وهموار و در لغت نامه دهخدا، به زمین هموار، زمین وملک زراعی و بنائی مانند کوشک که خانه ها به دور آن باشد، معنی شده است. بیشتر نقاطی که در ایران و کشورهای پیرامون آن با نام های دستگرد و دستجرد معروفند، همان زمین های شاهی ساسانی هستند.
• قدمت روستا این روستا اوّلین روستا و نیز جزء قدیمی ترین سکونتگاه های این منطقه بوده است و دلیل وی نیز این است که چمن زار ثبت روستای دستگرد است. همچنین در اطراف آسیاب بادی، حدود ۱۶۰۰ سال پیش قلعه هایی بوده است که مردم در آن زندگی می کردند و به احتمال زیاد پیرو دین زرتشت بوده اند، که در آن زمان مردم آن ها را به نام «گبر» می شناختند و قبرستان آن ها حوالی بوستان یا بندهای معروف به بندرعیتی بوده است. از نشانه های وجود این قلعه ها، تکه سنگ هایی است که از زیر خاک یافت شده است و نیز در زمان حکومت محمّدیوسف خان، یک حفرهٔ بزرگ پر از خاکستر از زمین درآمده است
• یکی دیگر از نشانه های قدمت روستای دستگرد این است که چند سال قبل هنگامی که اهالی روستا از آن جا خاک برمی داشتند، به دیوارهایی با عرض ۲ تا ۳ متر برخورد می کنند که زیر خاک مدفون بوده است. حدوداً ۱۴۰۰ سال قبل، پادشاه وقت «یزگرد ساسانی» دستور به آبادانی و حفر قنات روستا را می دهد و مردم در این روستا سکنی می گزینند و برای امنیت بیشتر، مردم قلعه ای می سازند. که این قلعه دارای چهار برج است. حدود ۴۰۰ یا ۵۰۰ سال پیش سلطان اویس ملک زاده کرمانی، به دستور دولت وقت، سرحدّار مرز ایران و افغانستان می شود و در قنات روستای دستگرد نیز سهیم می گردد. همچنین حدود ۱۴۰ تا ۱۵۰ سال پیش، یکی از افغانی هایی که به ایران آمده بودند، نزد دولت وقت که احتمالاً مظفرالدّین شاه بوده است، می رود و از وی تقاضای کمک می کند و دولت نیز به حاکم قائن دستور می دهد به افغان ها کمک کند. حاکم قائن در قبال ۲۰۰ خروار گندم و ۳۰۰ تومان پول، طاغان را به آن ها می دهد. افغان ها بعد از چند سال دوباره درخواست می کنند که حاکم، دستگرد را به آن ها بدهد، او نیز در مقابل کار کردن افغان ها در دستگرد و دادن نصف محصول به وی، درخواستشان را قبول می کند. محمّدیوسف خان سموری در روستای دستگرد برای خود سپاهی تشکیل می دهد و حاکم مناطقی از شاهرخت تا سرچاه تازیان و سربیشه و درع و ماخونیک می شود و مرکز حکومت خود را نیز دستگرد قرار می دهد. همچنین وی دستور ساخت قلعه ای در خارج ار قلعه های قبلی را می دهد که این سوّمین قلعهٔ دستگرد بوده است. این قلعه دارای یک برج و یک نیم برج و دو طبقهٔ بزرگ است و در هر طبقه چندین خانه وجود داشته است، که از بهترین آن ها می توان اتاق پنج در و اتاق چیتی، که اتاق میهمان هان بوده است را نام برد، که چندین سال استادکارانی با مهارت تمام در آن کار می کرده اند و گچ بری ها و نقاشی های بسیار زیبا در آن پدیدآورده اند، اکنون از این اتاق ها خرابه ای بیش نمانده است. همچنین این قلعه دو در داشته است که یکی داخل کوچه و دیگری به داخل باغ باز می شده که استراحتگاه محمّدیوسف خان بوده است. این آخرین قلعهٔ روستا بوده است و بعد مردم از قلعه نشینی خارج و به روستانشینی روی آورده اند، تا به مرور روستای فعلی به وجود آمده است.
• وضعیت تحصیل قبل از سال ۱۳۴۲ تحصیل در روستا به صورت مطّب خانه ( مکتب خانه ) بوده است. با ورود سپاه دانش به روستاها، روستای دستگرد نیز در دورهٔ چهارم سپاه دانش از این نعمت برای از بین بردن بی سوادی بهره مند شد. اوّلین شخصی که به عنوان کارمند یا معلّم سپاه دانش به روستا آمد، محمّد رسول پور بوده و بعد از تعطیل شدن سپاه دانش، طرح نهضت سوادآموزی پیاده شد. اوّلین معلّم روستا محمّدظاهرفرّخفال از روستای نوغاب بوده است. همچنین اوّلین مدرسهٔ روستا در سال ۱۳۴۲ با پنج کلاس و به صورت گنبدی و با خشت و گل ساخته شده است و هم اکنون به مخروبه تبدیل شده است. امّا هم اکنون روستا دارای سه مدرسه می باشد، که شامل یک دبستان به نام سعدی، مدرسهٔ راهنمایی به نام حافظ و دبیرستان پسرانهٔ شهریار می باشد، که البتّه بعد از تغییر سیستم آموزشی به این شکل، دو مدرسهٔ دبستان و راهنمایی با ادغام شده و به نام مجتمع آموزشی شهید چمران درآمده است. میزان ورود به دانشگاه در چند سال اخیر رو به افزایش بوده است. دکتر محی الدین محمدی ( متخصص رادیولوژی و سونوگرافی ) ، دکتر مصطفی تیموری ( هیئت علمی دانشگاه - اقتصاد کشاورزی ) ، دکتر محمود تیموری ( جامعه شناسی گرایش اقتصاد و توسعه - مدرس دانشگاه ) ، حاجی احمد مخدومی ( معلم بازنشسته، مدیر سابق مدارس دستگرد، عضو سابق شورا ) ، محمد عظیم مخدومی ( معلم بازنشسته، مدیر سابق مدارس دستگرد، عضو شورا ) ، مهندس عبدالله تیموری ( برق - مدرس دانشگاه ) ، ابراهیم محمدی ( شاعر - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی ) ، محمد نصراللهی ( دکتری منابع طبیعی ) ، مهندس عبدالرشید حسنی ( برق ) ، سعید زینلی ( دبیر - فوق لیسانس روان شناسی ) ، ناصر زینلی ( دبیر - فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی ) ، مهندس عبدالرئوف مخدومی ( زمین شناسی ) مهندس عبدالقدوس احمدی ( دبیر - زمین شناسی، رئیس شورا ) ، حافظ محمد شفیعی ( دبیر - فوق لیسانس فلسفه غرب ) ، مهندس عبدالرحمن زینلی ( برق ) و … چند تن از فرهیختگان روستا هستند.
عکس دستگرد (درمیان)

دستگرد (زز و ماهرو). دستگرد روستایی در دهستان زز شرقی بخش زز و ماهرو شهرستان الیگودرز استان لرستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱۱۷ نفر ( ۴۲خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دستگرد (زز و ماهرو)

دستگرد (سرباز). دستگرد ( سرباز ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان نسکند قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۵۶ نفر ( ۱۶۶خانوار ) بوده است.
عکس دستگرد (سرباز)

دستگرد (فلارد). دستگرد، روستایی در دهستان پروز بخش امامزاده حسن شهرستان فلارد در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۹۲ نفر ( ۲۲ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دستگرد (فلارد)

دستگرد (مود). دستجرد یک روستا در ایران است که در دهستان مود شهرستان سربیشه واقع شده است. [ ۱] دستگرد ۱۱۰ نفر جمعیت دارد.
عکس دستگرد (مود)

دستگرد (نطنز). دستجرد ( نطنز ) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز استان اصفهان ایران است که در فاصله ۷ کیلومتری از مرکز شهر نطنز و در حاشیه آزادراه تهران - نطنز - اصفهان، جاده قدیم نطنز بادرود و در دامنه کوه چلک ( چرخه ) قرار گرفته است. در ادبیات رسمی و اداری دستجرد گفته می شود اما دَستجِرد عربی شده واژه دَستگِرد فارسی است. دارای طوایف، باغات، رسومات ، مزارع و قنوات متنوع است. در لغتنامه دهخدا و کتاب میراث فرهنگی نطنز اثر سید حسین اعظم واقفی و بسیاری منابع دیگر توضیح و اشاره داده شده است. بر طبق روایات طوایف باستانی و مهاجر در طول سالها در دستگرد ساکن شده اند. از قدیمی ترین خانواده ها میتوان از ضرقامی، زرقام، کریمی، اباذری، عزیزی، شهرستانی و خداداد نام برد که دارای اصالت دستگردی می باشند که برخی دارای نام فامیل با پسوند دستگردی یا دستجردی میباشند. مزارع منسوب به دستگرد و یا مملوک اهالی آن عبارتند از  : لادر آباد، مرنجقاب، هل آباد، مزرعه کریم، مزرعه صادق، چاهه، مزرعه اقلیم، رحمه، برشکت و استخرجه.
به طور سنتی تولیدات این روستا محصولات دامی شامل گوشت و فرآورده های شیری، همچنین محصولات کشاورزی بوده که البته سابقاً ابریشم ( نوقان ) و خشکبار مانند انواع مغزها و میوه خشک و به ویژه جوزقند می باشد. کشاورزی این روستا بیشتر در حوزه تولید انار، انجیر، زردآلو، یونجه و شبدر، بادام، پسته و زعفران است.
مهم ترین آیین زنده این روستا مراسم باستانی پارسه یا پرسه است که احتمالاً در دوران صفویه احیا شده و در روز تاسوعا اهالی با حضور دسته جمعی در یکایک خانه های روستا برای از دست رفتگان طلب مغفرت و برای بازماندگان آرزوی سلامت می کنند.
از آنجایی که دستگرد به املاک خالصه ساسانی گفته می شد تاریخچه تشکیل روستا به پیش از اسلام برمی گردد. سوابق مبنی بر ایستادگی این روستا در مقابل نایب حسن کاشی و همچنین پناه دادن به کفار و مغضوبین وجود دارد.
قلعه مرکزی و تعدادی قلعه خشت و گلی، حسینیه خشت و آجری، گورستان، قنات میرآب و قنات کهن و قنوات دیگر، پاچنار، استخرجه، مسجد پاچنار که برخی در حال مرمت بدست اهالی و برخی نیاز به مرمت دارند. گفته میشود نخل حسینیه دستگرد بزرگترین نخل شهرستان نطنز میباشد .
در کتاب فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز عباس دهقانیان آمده است: براساس آشنایی و تحقیقات میدانی در روستاهای قدیمی نظنز زبان نطنز یک زبان محلی نیست و یک زبان و باقی مانده از زبان پهلوی ـ سامانی و پهلوی ـ اشکانی است و ریشه مشترک این زبان در گویش شمال ایران، خراسان و همدان و حتی در شعرهای حافظ و فردوسی و باباطاهر فراوان دیده می شود
عکس دستگرد (نطنز)عکس دستگرد (نطنز)

دستگرد (نیک شهر). دستگرد، روستایی در دهستان دستگرد بخش بنت شهرستان نیک شهر در استان سیستان و بلوچستان ایران است. این روستا مرکز دهستان دستگرد است.
این روستا در دهستان دستگرد قرار دارد و براساس سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ ، جمعیت آن ۱، ۵۴۷ نفر بوده است.
عکس دستگرد (نیک شهر)

دستگرد (کهک). دستگرد، روستایی در دهستان فردو بخش فردو شهرستان کهک در استان قم ایران است. این روستا، مرکز دهستان فردو است. [ ۱]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۲۶۹ نفر ( ۹۰ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس دستگرد (کهک)

دستگرد (کوهپایه). دستگرد یک روستا در ایران است که در بخش کوهپایه استان اصفهان واقع شده است. [ ۱] دستگرد ۳۰ نفر جمعیت دارد.
عکس دستگرد (کوهپایه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

دَستگِرد
شهری در استان اصفهان، شهرستان برخوار و میمه، بخش خورزوق، با ارتفاع ۱,۵۷۰ متر. در دشتی در ۱۷کیلومتری شمال اصفهان و ۸ کیلومتری شرق جنوبی شاهین شهر، سر راه گز به حبیب آباد قرار دارد. اقلیم آن معتدل و خشک و جمعیت آن ۱۵,۵۲۴ نفر است (۱۳۸۵).

پیشنهاد کاربران

واژه دستگرد
معادل ابجد 688
تعداد حروف 6
تلفظ dastgerd
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: dastkart] ‹دستجرد› [قدیمی]
مختصات ( دَ گِ ) [ په . ] ( اِ. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
دستگرد
دستگرد ( به انگلیسی: dastgard ) ساسانیان در واقع پایخت دوّم یا تابستانی قسمتی از پادشاهان ساسانی بود چون پایتخت اصلی ایشان همان شهر تاریخی تیسفون ( مدائن ) در کنار رود دجله قرار داشت ولی دست ممکن است دستگرد پایتخت آیینی و فرهنگی بوده باشد زیرا که دستگرد در کنار آتشکده آذرگشنسب مرّوج آیین مزدیسنا قرار داشت.
...
[مشاهده متن کامل]

غیب گویان به خسروپرویز گفته بودند که اقامت در تیسفون بر او نامبارک خواهذ بود. از سال ۶۰۴ میلادی تا زمانی که هراکلیوس بر او تاخت به تیسفون نرفت. اقامتگاه مطبوع او قلعه دستگر یا دستگرد خسرو بود، که نویسندگان عرب او را الدسکره یا دسکرةالملک می خوانده اند. این محل در کنار شاهراه نظامیی بود که از بغداد به همدان می رفت و در مسافت ۱۰۷ کیلومتر از تیسفون به طرف شمال شرقی نزدیک شهر قدیم آرتمیته Artamita قرار داشت.
هرتسفلد عقیده بعضی از ناریخ نگاران عرب را که بنای این شهر را به هرمز یکم نسبت داده اند، رد کرده است. بسیار ممکن است که شهر و کاخ دستگرد پیش از خسروپرویز هم وجود داشته ولی مسلماً از زمان انوشیروان به بعد پادشاهان ساسانی توقف در عراق را بر سایز نقاط ترجیح داده و مخصوصا در ناحیه بین تیسفون و حلوان مقام کرده اند. هرتسفلد شرحی در وصف ویرانه های دستگرد که امروز موسوم به زندان است، می نویسد:
در زمان جغرافی نگار عرب حصار آجری دستگرد سالم بوده، ولی امروز جز یک قطعه از این دیوار برجای نیست، دوازده برج سالم و چهار برج خراب در آنجا دیده می شود.
هراکلیوس وقتی موفق شد از پیشروی ایرانیان جلوگیری کند افواج خسروپرویز را باز پس راند آسیای صغیر و ارمنستان را فتح کرد و به آذربایجان رسید. در سال ۶۲۳ یا ۶۲۴ میلادی شهر گنزک را تسخیر کرد، و آتشکده آذرگشنسب را ویران کرد. خسروپرویز در موقع فرار از این شهر یعنی دستگرد ساسانی آتش مقدس را به خود برده بود. در سال های بعد قوم خزر از نژاد ترک، که در ظرف نیمه اخیر قرن ششم میلادی در قفقاز مسکن گزیده بودند، دربند را به چنگ آورده با قیصر روم عقد مودت بستند. قیصر در این وقت لشکری به میان رودان ناحیه دجله کشید و در سال ۶۲۸ کاخ سلطنتی دستگرد را به تصرف درآورد و مهیای محاصره تیسفون شد. خسروپرویز تیسفون را ترک کرده خود را به مأمنی امن کشید و چیزی نگذشت که در اثنای شورشی بدرود حیات گفت.

دستگرددستگرددستگرد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/دستگرد_(ساسانیان)
معنی کلمه دستگرد به این معنا میباشدکه دستگردنام محلی برای نگهداری اسب های لشگربوده ووقتی به کشورحمله میشده لشگرشاه به این محلهای دستگرد که ازقبل اطلاع داشته اندمیرسیدندواسبهای تازه نفس میبردندتاسریعابه مرزها برسندپس کلمه دستگردمحل نگه داری اسبهای لشگرتازه نفس

بپرس