دستگاه جستن

پیشنهاد کاربران

دستگاه جستن ؛ جویای مقام وپایگاه و مکانت شدن. درپی جاه و جلال بودن :
اگر هرگزت نزد من دستگاه
همی جست باید کنونست گاه.
فردوسی.
بنزد که جویی همی دستگاه
برهنه سپهبد برهنه سپاه.
فردوسی.
دستگاه جستن ؛ برتری جستن. سلطه و تفوق خواستن :
به آب اندر افگند چندین سپاه
که جستند بر ما همی دستگاه.
فردوسی.

بپرس