رهاورد، نتیجه، ثمر، میوه، حاصل، محصول
دستاورد: نتیجه مهم و بزرگ
حاصل کار یا پیشرفت کاری
حاص
معنی پیشرفت
بدعت. . .
انکه بادستاوردتراشی ها تونست برمنصب قدرت نشیند
وازدریچه تفنگش ببیند
دراین بین ملت است که چهل وچهارسال
قربونی چون وچراها شدند
انکه بادستاوردتراشی ها تونست برمنصب قدرت نشیند
وازدریچه تفنگش ببیند
دراین بین ملت است که چهل وچهارسال
قربونی چون وچراها شدند
میشه پیشرفت هم معنی کردش
به دست آورده - - - - به عنوان مثال به دستاورد های ایران فلان چیز ها است یعنی امتیازات ویا پیشرفت های حاصل از کاری که به دست آمده در ایران فلان چیز ها است