دستار خوانچی

لغت نامه دهخدا

دستارخوانچی. [ دَ خوا / خا ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) متصدی دستارخوان. آنکه بر دستارخوان نظارت کند :
دلبر دستارخوانچی جان بجانش می کنم
سر به بالش می کشم دستار خوانش می کنم.
سیفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

متصدی دستار خوان آنکه بر دستار خوان نظارت کند .

پیشنهاد کاربران

بپرس