دست یکی داشتن

پیشنهاد کاربران

دست یکی داشتن ؛ همدست شدن. شریک گشتن.
- || متحد بودن. دست یکی شدن. دست به یکی شدن.
دست یکی داشتن: [عامیانه، کنایه ] همدست شدن، متحد شدن.

بپرس