دست کوتاه امدن

پیشنهاد کاربران

دست [ محنت از کسی ] کوتاه آمدن ؛ دور کرده شدن محنت از وی. خلاص و رهانیده شدن از محنت. زدوده شدن نکبت از کسی : نامه توقیعی رفته است تا. . . احمدبن الحسن به بلخ آید تا تمامی دست محنت از وی کوتاه آید. ( تاریخ بیهقی ) .

بپرس