دست کوب. [ دَ ] ( اِمص مرکب ، اِ مرکب ) کوبش دو کف دست بهم. ضرب دو کف دست بهم. بهم کوبیدگی دو کف دست. || ضربت دست : گر باد خیزد ای عجب از دست کوفتن از دست کوب خصم مرا باد سرد خاست.خاقانی.