دیکشنری
مترجم
بپرس
دست کمی
/dastekami/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دست کمی. [ دَ ک َ ] ( حامص مرکب ) حالت دست کم. کمی. نقصان. و رجوع به دست کم در ترکیبات دست شود.
فرهنگ فارسی
کمی نقصان : [[ دست کمی از فلان ندارد]] ( از او عقب نیست ) .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها