دست پیش بودن

پیشنهاد کاربران

دست [ کسی ] پیش بودن ؛ سابق بودن. مقدم بودن :
فالی زدم که دست تو پیش است زینهار
کاین فال را ز دست دگر فال نشمری.
خالدبن ربیع.

بپرس