دیکشنری
مترجم
بپرس
دست پزی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دست پزی. [ دَ پ َ ] ( حامص مرکب ) دستی پزی. با دست پخته بودن : نان دست پزی. نان دستی پزی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک