- دست پخت فلان ؛ یعنی که خود او پخته نه طباخ او. که او بشخصه آنرا پخته : این غذا دست پخت فلان خانم است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). دست پخت او خوب است ؛ یعنی خوب طبخ کند. دست پختش خوب است یا دست پخت فلان بد نیست ؛ یعنی طعامها نیکو پزد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || بر طعام مطبوخ نیز اطلاق کنند. ( آنندراج ) :
از دست پخت طبع تو بالذت است و بس
بر خوان عقل هرکه شود میهمان علم.
عرفی ( از آنندراج ).
|| دست پرورده : همان روشنک را که دخت من است
بدان نازکی دست پخت من است.
نظامی.