دست ورجن. [ دَ وَ ج َ ] ( اِ مرکب ) دست برنجن ، که دستینه طلا و نقره و امثال آن باشد. ( برهان ). سوار. دستاورنجن. دست بند. دست اورنجن. ( جهانگیری ). دستینه. دستوار.