دست واداشتن. [ دَ ت َ ] ( مص مرکب ) رها کردن. دست برداشتن. - دست از سبال کسی واداشتن یا دست از سبیل یا بروت کسی واداشتن ؛ کنایه از ترک چیزی کردن یا رها کردن چیزی است. ( از فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ) : در گوی و در چهی ای قلتبان دست وادار از سبال دیگران.