دست و گردن گشتن با کسی ؛ کنایه از کمال اختلاط و گرمجوشی. ( آنندراج ) :
او برغمم دست و گردن گشته با هم صحبتان
من به فکر آنکه صحبت دست از هم چون دهد.
شانی تکلو ( از آنندراج ) .
او برغمم دست و گردن گشته با هم صحبتان
من به فکر آنکه صحبت دست از هم چون دهد.
شانی تکلو ( از آنندراج ) .