دست و پای کسی را در پوست گردو گذاشتن

پیشنهاد کاربران

دست و پای کسی را در ( توی ) پوست گردو گذاشتن ؛ در تداول ، او را گرفتار مخمصه کردن. عرصه بر او تنگ کردن. کسی را در تنگنا افکندن.
land somebody in trouble
دربارۀ کسی بکار می رود که وی را در تنگنای کاری یا مشکلی قرار دهند که خلاصی از آن مستلزم زحمت باشد یا شخص زودباوری را به انجام کاری تشویق کنند و او بدون مطالعه و دوراندیشی اقدام ولی چنان در بن بست گیر کند که نه راه پس داشته باشد و نه راه پیش.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه این اصطلاح در شیوه یا بوده که با گربه هایی که در آشپزخانه مرغ بریان و گوشت خام یا سرخ کرده را می ربودندو چون یک بار مزه آن را چشیده بودنددیگر چاره یا نبود که یا گربه را بکشند یابرای رفع مزاحمت از این نوع گربه های دزد و مزاحم دست وپایش را در گردو می گذاشتند. به نوشتۀ شادروان امیرقلی امینی وافی
�… سابقاً افراد بی انصافی بودند که وقتی گربه ای دزدی زیادی می کرد و چارۀ کارش را نمی توانستند بکنند قیر را ذوب کرده در پوست گردو می ریختند و هر یک از چهار دست و پای او را در یک پوست گردوی پر از قیر فرو می بردند و او را سر می دادند. بیچاره گربه درین حال، هم به زحمت راه می رفت و هم چون صدای پایش به گوش اهل خانه می رسید از ارتکاب دزدی بازمی ماند. �
گربۀ دزد با این حال و روزگاری که پیدا می کرد نه تنها سرقت و دزدی از یادش می رفت بلکه غم جانکاه بی دست و پایی کافی بود که جانش را به لب برساند و از شدت درد و گرسنگی تلف شود.

بپرس