دست و پای خود را گم کردن
معنی انگلیسی:
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
دست و پای خود را گم کردن ؛ در تداول ، دست پاچه شدن. شکیبائی از دست دادن. خود را گم کردن. متحیر و مردد شدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . کنایه از مضطرب و سراسیمه شدن ، و بعضی محققین میفرمایند که گم کردن خود، به معنی مغرور و متکبر بودن است و نشناختن مرتبه خویش ، و از این مطلع به معنی بیخودی و بیهوشی از کمال ترس معلوم می شود که این فارسی بلخ باشد. ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
افزون ز طلب چو یافت مردم
شک نیست که دست و پا کند گم.
امیرخسرو دهلوی.
... [مشاهده متن کامل]
افزون ز طلب چو یافت مردم
شک نیست که دست و پا کند گم.
امیرخسرو دهلوی.
دست و پای خود را گم کردن: [عامیانه، کنایه ] دست پاچه شدن.