دست و پا افشاندن ؛در وقت نزع و بسمل و مانند آن بودن. ( آنندراج ) . حرکات اعضای محتضر در حال جان کندن. حرکت دادن دست و پابه هنگام مرگ :
پس از کشتن خلاصی ده ز بند خویش باقر را
مبادا دست و پایی در دم جان کندن افشاند.
باقر کاشی ( از آنندراج ) .
پس از کشتن خلاصی ده ز بند خویش باقر را
مبادا دست و پایی در دم جان کندن افشاند.
باقر کاشی ( از آنندراج ) .