دست و دل باز
مترادف دست و دل باز: بخشنده، بذال، کریم، لوطی
متضاد دست و دل باز: خسیس
معنی انگلیسی:
open-hearted
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
خراج، متلف، دست و دل باز، ولخرج، مسرف، تلف کار
دست و دل باز، ولخرج، مسرف، تلف کار
دست و دل باز، مسرف
رک و راست، ازاده، بی رودربایستی، دست و دل باز
پیشنهاد کاربران
دست و دل باز ؛ سخی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . جوانمرد. بخشنده. ندی الکف. سمح. راد. فراخ دست. بذال. کریم. جواد. با بذل و بخشش. ( منتهی الارب ) .
مهربون و بخشنده هست
سخاوت
نوعدوستی دل نبستن به مال ودنیا
کسی که در بند پول و زر نیست و خودخواه نیست.
سخاوت مند
راستی من خیلی از این کار خوشم اومد ممنونم بوس
راستی من خیلی از این کار خوشم اومد ممنونم بوس
سخاوتمند، بخشنده
سخاوتمند - دهنده ی بی منت - سفره دار - مهمان نواز
بخشنده