دست نماز. [ دَ ن َ ] ( اِ مرکب ) در تداول عامه ، وضو.دست وضو. و با فعل گرفتن صرف شود. کنایه از وضو باشد. ( آنندراج ). آبدست. وضو را گویند که شستن روی و دستها و مسح کردن سر و پاها باشد. ( برهان ) : این دست نماز شسته از وی و آن روزه بدو گشاده درپی.
خاقانی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) شست و شوی چهره و دستها به ترتیب خاص برای ادای نماز وضو .
فرهنگ معین
( ~. نَ ) (اِمر. ) وضو.
فرهنگ عمید
شست وشوی دست ورو به ترتیب مخصوص برای نماز خواندن، وضو.