دست مازه کردن

واژه نامه بختیاریکا

( دست مازه کِردِن ) براورد کردن وضعیت بدنی؛ معاینه؛ دست بر پُشت حیوان نُهادن جهت برآورد و بینش وضعیت گوشتی حیوان
( دست مازه کِردِن ) معاینه

پیشنهاد کاربران

بپرس