دست فروشی

/dastforuSi/

معنی انگلیسی:
pedlary, hawking, peddling, pedlary, hawking

لغت نامه دهخدا

دست فروشی.[ دَ ف ُ ] ( حامص مرکب ) عمل دست فروش. پیله وری. دوره گردی برای فروش اشیاء کم بها. خرده فروشی. اسباب کم بها و نازل فروشی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دست فروش شود.

فرهنگ فارسی

عمل دست فروش . پیله وری

مترادف ها

colportage (اسم)
دوره گردی، دستفروشی، طوافی

پیشنهاد کاربران

دستفروشی به شغلی اطلاق می شود که در آن فرد بدون داشتن مغازه یا مکان ثابت، کالاهای خود را به صورت مستقیم به مردم می فروشد.
انواع دستفروشی:
دستفروشی سیار: در این نوع دستفروشی، فرد با استفاده از یک چرخ دستی یا وانت، کالاهای خود را در مکان های مختلف می فروشد.
...
[مشاهده متن کامل]

دستفروشی ثابت: در این نوع دستفروشی، فرد در یک مکان مشخص مانند یک غرفه یا بساط ثابت، کالاهای خود را می فروشد.
دستفروش فروشنده ای است که می تواند به راحتی از جایی به جای دیگر برود.

دست فروشی

بپرس