دست ساخت


معنی انگلیسی:
artifact, artificial, contrivance, freehand, handmade, handwork, man-made, manufacture, product, workmanship

دانشنامه آزاد فارسی

دست ساخت (artefact)
هر شیء منقولی که آدمی آن را به کار برده، تغییر داده، یا ساخته باشد، از قبیل ابزار، سلاح، یا ظروف دست ساخت. در هنر، هر دست ساختی محصول مهارت و خلاقیت آدمی است، حال آن که در باستان شناسی، آن شیء ممکن است چیزی ساده اما مهم و جالب توجه باشد.

پیشنهاد کاربران

دست ریز. [ دَ ] ( ن مف مرکب ) دست ریخته . که با دست ریخته اند و طبیعی نیست : تپه های دست ریز خاکی . ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

بپرس