دست زیر سنگ آمدن کنایه از ناکام شدن، به مقصود نرسیدن، شکست خوردن
شاهد شعری از عطّار:
یا دست به زیر سنگم آید،
یا زلف تو زیر چنگم آید
پیرایه یغمایی
شاهد شعری از عطّار:
یا دست به زیر سنگم آید،
یا زلف تو زیر چنگم آید
پیرایه یغمایی
دست زیر سنگ آمدن ؛آسیب دیدن. گرفتار شدن :
گنبدی کاندر آن بت سنگست
غلغلش تا هزار فرسنگ است
کس بدان سنگ یک زمان ننشست
که نیاید به زیر سنگش دست.
مسعودسعد.
گنبدی کاندر آن بت سنگست
غلغلش تا هزار فرسنگ است
کس بدان سنگ یک زمان ننشست
که نیاید به زیر سنگش دست.
مسعودسعد.