دست دیگری را در دست گرفتن:کنایه ی فعلی ایماست از پیمان دوستی و پیوند با او بستن .
( ( ببینم کشان دل پر از داد هست
به زنهارشان دست گیرم به دست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 334. )
( ( ببینم کشان دل پر از داد هست
به زنهارشان دست گیرم به دست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 334. )