دست در کمر زدن: نوعی ایستان در مقابل پادشان که نشان از مغلوب بودن دارد.
چنانکه در ظل دولت او دست در کمر مردان زدی و پای بر فرق آسمان نهاد. ( کلیه و دمنه ) => یعنی در سایه دولت پادشاه مردان را مغلوب خودت کردی ( مانند یک پادشاه ) و به درجات بالا رسیدی.
چنانکه در ظل دولت او دست در کمر مردان زدی و پای بر فرق آسمان نهاد. ( کلیه و دمنه ) => یعنی در سایه دولت پادشاه مردان را مغلوب خودت کردی ( مانند یک پادشاه ) و به درجات بالا رسیدی.
مغلوب بودن
دست در کمر زده ؛ حالت قرار گرفتگی کف دستها و پنجه ها بر کمر. مقابل دست آویخته : رسم بودی که در مجلس پادشاه هیچ کسی ننشستی البته نزد ملک دست در کمر زده بیستادندی. ( فارسنامه ابن البلخی ص 43 ) .