دست در روی دل کسی گذاشتن: [ اصطلاح در تداول عامه] با پرسیدن حال کسی که مشکلی دارد داغ او را تازه کردن . کاملش می شود دست روی دلم نگذار که دلم خون است . یعنی هنوز آن موضوع ناراحت کننده برایم حل نشده و یا من هنوز از پیامدهای آن اتفاق ناراحتم. این جمله یک جمله ی کنایی هست. و آن بخش آخر که می گوید "که خونه" یعنی از آن موضوع ناراحت کننده قلبم جریحه دار ( زخمی ) شده و هنوز بهبود نیافته . یعنی بگذارید آن مشکل برای من فراموش شده بماند و با یادآوری آن دوباره مرا ناراحت نکنید .
... [مشاهده متن کامل]
( ( "چند شبه خونه مادربزرگم می خوابم . پیغام گذاشته بودید که چی شده ؟چرا وبلاگ را روز به روز نمی کنم ؟چرا نمی نویسم ؟عروسی مرجان چی شد؟دست رو دلم نذارید که حدود صد مِگ ( مگابایت ) غم دارم" .
) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 235. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( "چند شبه خونه مادربزرگم می خوابم . پیغام گذاشته بودید که چی شده ؟چرا وبلاگ را روز به روز نمی کنم ؟چرا نمی نویسم ؟عروسی مرجان چی شد؟دست رو دلم نذارید که حدود صد مِگ ( مگابایت ) غم دارم" .
) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 235. ) )